نامه سرگشاده انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاههای تهران به علی لاریجانی
در جهت تطهير فتنه گام برنداريد!
انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای تهران در واكنش به اظهارات روز سهشنبه علی لاریجانی رئيس مجلس شوراي اسلامي نامهاي سرگشاده نوشتند.
در بخشي از اين نامه آمده است: شنیدهایم که در سخنرانی اخیرتان گفتهاید: «اگر قصد شما خیر است و هر کدام بلدید جامعه را اداره کنید، برای اداره کشور بلد بودن و کاردان میخواهیم نه اینکه با این تئوریها ساکتین فتنه، مارقین فتنه و راکبین فتنه که معلوم نیست از کدام کره نازل شده، دنبال آن هستید که یک قبیلهای را حاکم کنید ولی این طور نمیشود»
در این باب تذکر چند نکته را ضروری ميدانیم:
اولاً باعث خرسندی و خوشحالی ما است که شما به فکر اداره مطلوب کشور هستید و در جهت حل مطالبات اصلی مردم دغدغه دارید که این هم در نوع و زمان خود بسیار مهم و قابل تقدیر است اما نوع مواجهه خواص با مطالبات مقام معظم رهبری آن هم در بزنگاههای انقلاب در خور توجه ویژه است. تنها برای نمونه بد نیست بر سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ دوم مهرماه سال 88 در دیدار با اعضای خبرگان رهبری مروری کنیم.
ایشان در بخشی از بیانات خود ميفرمایند: «جنگي كه وجود دارد، از جنگ نظامي اگر خطرش بيشتر نباشد، كمتر نيست» و در ادامه تأکید ميکنند: «آنچه كه انسان از نخبگان جامعه و جريانات سياسي و گروههاي سياسي انتظار دارد، اين است كه با اين حوادث، با اين خطوط دشمن، با بصيرت مواجه بشوند»
رهبر معظم انقلاب در نهایت در این موضوع میفرمایند: «گاهي سكوت كردن، كنار كشيدن، حرف نزدن، خودش كمك به فتنه است. در فتنه همه بايستي روشنگري كنند؛ همه بايستي بصيرت داشته باشند.» مرور این جملات مشخص ميسازد که «گاهی سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است» و همان گونه که مستحضرید این کلمات از لسان مقام معظم رهبری و ملهم از کتاب خدا و عترت رسول خدا، ساطع شده است.
لذا بهتر است که شما به خودتان رجوع کنید که راه حل، پاک کردن صورت مسئله نیست و این گمان در ما بهوجود آمده است که در صدد تطهیر فتنه گام بر میدارید؛ بد نیست که بهیاد بیاوریم که رهبر انقلاب در ادامه سخنان آن روز تذکر میدهند: «بصیرت احتياج دارد به اينكه ما شجاعت داشته باشيم، ترس نداشته باشيم؛ والا ترس از مالمان، ترس از جانمان، ترس از آبرويمان، انفعال در مقابل دشمن، ترس از جوّ، ترس از فضا؛ اگر اين حرف را بزنيم، عليه ما خواهند بود؛ اگر اين حرف را بزنيم، فلان لكه را به ما خواهند چسباند؛ اين ترسها فهم انسان را هم مختل ميكند. گاهي انسان به خاطر اين ترسها، به خاطر اين ملاحظات، صورتِ مسئله را درست نميفهمد؛ نميتواند مسئله را درست درك بكند و حل بكند؛ موجب اشتباه خواهد شد.»
ثانیاً؛ شما گفتهاید که «تا کی قرار است این سخنان را مطرح کنید و ادامه دهید؟ چه چیزی عاید شما میشود؟ شما چقدر به فکر جامعه اعتنا میبخشید؟» و ما هم قبول داریم که باید دید «مشکل مردم چیست» و باید «از مشکلات مردم که اشتغال و گرانی است، سخن به میان» آورد و همانگونه که تاکنون تأکید کردهایم باید سیاسیون و گروههای سیاسی به جای متلک پرانی سیاسی به مطالبات اصلی مردم که البته از جنس گفتمان انقلاب اسلامی است، بپردازند اما برای ما دانشجویان، روشن و واضح نیست که چرا شما همواره در سخنانتان سعی دارید تا اتفاقات ایام فتنهگون پس از انتخابات ریاست جمهوری را سبک و بی ارزش انگاشته تا به فراموشی سپرده شود؟! ایامی که ندای «این عمار» رهبر انقلاب حجت را بر همگان تمام میکرد را چگونه میشود نادیده انگاشت؟! آیا به نظر شما میشود چنین گمان کرد؟! مگر اینکه شما به وقایع پس از انتخابات آنگونه که برادر گرامتان «محمدجواد آقا» از قول شما نقل میکند بنگرید که ایام پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، دعوای دو رقیب انتخابات یعنی احمدی نژاد و موسوی بوده است و لاغیر!
ثالثاً؛ ما هم قبول داریم که «برای اداره کشور بلد بودن و کاردان میخواهیم» اما ای کاش پاسخ ميدادید که شخص شما در کسوت مدیریت مجلس هشتم، اداره آن را به کدام سمت سوق داده اید؟ به سمت حل مشکلات مردم یا سیاسی تر کردن موضوعات؟
ای کاش میگفتید که مگر «وام 100 میلیونی»، «حقوق مادامالعمر نمایندگان»، «کشدار شدن مصوبه نظارت نمایندگان»، «وقف یک شبه اموال دانشگاه آزاد» و کذا و کذا محصول همین مديريت نیست؟ ای کاش میگفتید که مجلس هشتم برای همین گرانیها و مطالبات مردمی چند مصوبه به ثمر رسانده است؟ مجلسی که به نظر «سیاسیورزیاش» بر «دغدغهمندیاش» برای حل مشکلات مردم میچربید!
نظرات شما عزیزان: